این موضوعیه ک از هفته پیش تاحالا (بعد مشاوره) دارم بهش فکر میکنم. چیزی ک تجربه نکردم ، خیلیهای دیگ هم نکردن .ب طوریک حتی نمیدونیم چی هست .
مشاور میگفت هیچوقت از هیچکس نمیتونی بگیری و ظرف خالیتو پر کنی .(باید از خونواده میگرفتی ک ندادن .بلد نبودن) حالا فقط یه راه واسه پر شدن ظرفت هست .اونم اینک این دوست داشتن بدون شرط رو یاد بگیری ک بدی . نه ب انسان .به یه موجود دیگ .مثلا سگ ، پاپی خصوصا .مثلا گیاه و ...
من هیچی ازش نمیدونم . نمیدونم چی هست چجوریه چه حسیه .هیچی نمیدونم .ولی از وقتی فهمیدم هیچ کس نمیتونه پرش کنه کمتر پاپیچ بوگول شدم .کمیلای درِ قلبم ک مغزم هزار تا پلمب زده بود بهش باز شد .نسیم بهاری پیچید تو اتاق دلم .انگار دوباره نفس کشید و زنده شد
تازه فهمیدم علت این که من انقدر دلم میخواست سگ نگه دارم چی بود درسته دوستش دارم ولی بیشتر از اون ، بهش نیاز دارم