loading...

🌸من جـــــان ِجــانـان🌸

يه وبلاگ شخصي

بازدید : 265
پنجشنبه 23 مهر 1399 زمان : 17:39

اعصابا بسیار خراب .از کمک بهیار تا بالا .امروز یه سوند گذاشتم و یه پانسمان .هر دوشون بسیااااار شاکی از کسیک روز قبل سوند گذاشته و پانسمان عوض کرده .ب طوریکه وقتی وارد اتاق اون مردی ک میخواستم پانسمانش عوض کنم شدم ازون سر اتاق اونیک تخت اخر خوابیده بود با لحجه یه حرفایی میزد یه سری اومدن ترجمه کنن کلا همهمه شد .اخر از همراه مریض پرسیدم چی میگن اینا چیشده .میگ این مریض ما وقتی پانسمان ش میخواستن عوض کنن همش فحش خواهر مادر میداد ب همه و خصوصا شخصی ک پانسمان عوض میکرد .اصلا ترسیدم .چرا فحش آخه .نگاش کردم دیدم قیافش نمیخوره آدم بدی باشه .بعد خودش گف خانم دکتر اون دیروزیه ک عوض کرد پدرم در اومد اونقد درد کشیدم تورو خدا اروم عوض کن .بعد هی مامانش میگف چیزی نیست اروم باش این خانم خوبیه اروم عوض می‌کنه هی دائم بهش میگفت اینو .خلاصه شروع کردیم .خودش گف قیچی داری ببری باندا رو گفتم صبر کن ببینم داره بخش .دیدم یکی دارن ک ب کسی نمیدن .خلاصه تیغ بیشتری برداشتم ب هر نحوی بود با همراهش باندو بریدیم باز کردیم .همراهش اروم پاشو بلند میکرد من ب زور باند جدیدو میپیچوندم دور پاش .همه همراهای بقیه تختا جم شده بودن سر ما ک اگ کمکی هست کنن (با توجه به سابقه داد و بیدادی ک پسره راه انداخته بود حس میکردن بیان کمک کنن ک اینم اروم باشه )و چون کمکی لازم نبود دیگ همینجور با مریض مورد نظر و همراهان حرف میزدن سر اینک دیروز ب فلان پرستار و فلان چی فحش داد ک چرا مورفین نمی‌دید بهم و درد دارم و ازین حرفا .اونام میگفتن ک بابا معذرت خواهی کن خانم خوبین و ... منم کار خودم میکردم .خلاصه تعویض پانسمان ب طوری بود ک آخ هم نکشید و کلی تشکر و دعای خیر و اینا و رفتم .

واسه سوند هم دقیقا روز قبل زنه رو واسه تعویض سوند اذیت کردن و همون روز هم با بهیار دهن ب دهن شد ک مریضمون درد داره اینجور اینور اونورش نکن اینم میگف من هزارتا کار دارم و خسته شدم از دست شما و اینا . خلاصه رفتم با ارامش عوض کردم بی مشکلی و برگشتم .

حالا من ب طوریم ک معمولا خیلی تحمل میکنم ولی بعد تحمل زیاد یهو قاطی میکنم و رفتارم دقیقا همین رفتاری ک اینا داشتن میشه .بعد اینا فک میکنن من آدم بداخلاقیم و گله میکنن میگن مریض باید درک بشه اینجور نباید رفتار شه باهاش .قبول دارم ولی همیشه نمیشه .ب اون خانمه ک گله میکرد و همین حرفو زد و گفتم درک یه چیز متقابله .اگ میخوای درک بشی ، پس درک کن

خصوصا تو کمک بهیارا رفتارای اینجور زننده زیادتر دیده میشه ب نظرم .چون کار عملیشون زیاده .دویدنشون زیاده ولی احترام ندارن .همه کارای حال ب هم زن مریضو هم اونا مجبورم انجام بدن .بیشتر غر مریض می‌شنون .ولی پرستار و پزشک کمتر و اینک مثلا پزشکا به سری پرستیژ پزشک مهربان خودشون حفظ میکنن مجبورن خوش برخورد باشن

شعر زیبا در مورد ارث
برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی